سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از خنده زیاد برحذر باش که دل را می میراند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
افغانستان
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • سلام

    به لطف خدا و دانشجویان عزیز جغرافیای دانشگاه تربیت معلم در دهمین انتخابات انجمن علمی جغرافیا با کسب بیشترین آرای ممکن به نفر اولی و دبیری انجمن علمی جغرافیا نائل آمدم . از تمامی کسانی که به این جانب درانتخابات لطف کردند تشکر و سپاسگزاری می نمایم.

    امیدوارم که بتوانم برای بچه های جغرافیا با همکاری بچه ها مفید واقع شوم .  



    محمد علی جعفری ::: چهارشنبه 88/2/9::: ساعت 10:39 صبح
    نظرات دیگران: نظر



    محمد علی جعفری ::: دوشنبه 86/2/24::: ساعت 1:53 عصر
    نظرات دیگران: نظر



    محمد علی جعفری ::: دوشنبه 86/2/24::: ساعت 1:42 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    دانشمندان آلمانی می‌گویند، جابجایی حجم آب اقیانوس‌ها که بر اثر گرم شدن هوای جهان ایجاد شده است احتمالا بر چرخش زمین و طول روزها تاثیر می‌گذارد.

    به گزارش پایگاه ملی داده های علوم زمین به نقل از خبرگزاری یونایتدپرس،"فلیکس لاندرر" و همکارانش در "موسسه هواشناسی ماکس پلانک" در هامبورگ، پیش‌بینی‌های انجام شده در زمینه اقیانوس که در "چهارمین ارزیابی هیات بین دولتی در زمینه تغییر آب و هوا" گنجانده شده بود، مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند.

    آنها گفتند بخش قابل توجهی از آب اقیانوس‌ها می‌تواند از آب‌های عمیق به مناطق کم آب منتقل شود زیرا گرمای روزافزونی که اقیانوس‌ها جذب می‌کنند ممکن است موجب افزایش سطح آب شود بنابراین جریان آب اقیانوس تغییر می‌کند و بر فشار ته اقیانوس‌ها تاثیر می‌گذارد.

    این مدل محققان نشان می‌دهد که تا پایان قرن بیست و دوم در نتیجه گرمای پیش بینی شده، توده آب به حدی جابجا می‌شود که می‌تواند محور چرخش زمین را به نحوی تغییر دهد که موجب کوتاه کردن طول روز به میزان تقریبا ‪ ۰/۱۲‬میلی‌ثانیه شود.

    این مطالعه در تازه‌ترین فعلی مجله "گزارش‌های تحقیقات زمین شناسی" منتشر شده است.



    محمد علی جعفری ::: دوشنبه 86/2/24::: ساعت 1:12 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    تلسکوپ ناسا با قابلیت کشف سیاره های دوردست Terrestrial Planet Finder

    دانشمندان ستاره ای را در کهکشان راه شیری شناسایی کرده اند که می تواند یکی از بهترین مراکز سیاره ای برای پناه دادن به موجودات زنده ماوراء زمینی باشد.

    این ستاره که در صورت فلکی سگهای شکاری (Canes Venatici) قرار دارد، بسیار شبیه به خورشید است و beta CVn نامیده می شود و به نظر می رسد کلیه پیش شرط های لازم برای ادامه حیات در سیاره های اطارف خود را دارد.

    فاصله این ستاره تا زمین 26 سال نوری یعنی در حدود 153 تریلیون مایل است و در راس 5 ستاره ای قرار دارد که ستاره شناسان موسسه Carnegie واشنگتن معتقدند می توانند مراکز اصلی تحقیقات جدید برای برقراری ارتباط با دیگر موجودات هوشمند باشند.

    دکتر ترن بال (Turnbull) توانسته است از میان 17129 ستاره ای که شرایط فیزیکی آنها در حدی است که موجودات زنده هوشمند می توانند در آنها زندگی کنند، 5 ستاره را برای تحقیق بیشتر انتخاب کند. او می گوید که انتخابش تنها بر اساس ویژگی های ستارگان بوده و معتقد است که تک تک ستارگان با هم تفاوت دارند و همه آنها شبیه خورشید نیستند.

    او معتقد است که اولین معیار برای انتخاب یک ستاره این است که حداقل 3 بیلیون سال عمر داشته باشد، که معادل مدت زمانی است که طول کشیده تا زمین به مرحله فعلی خود برسد. این زمان هم برای سیاره و هم برای رشد موجودات زنده در آنها زمان مناسبی است. او می گوید :

    "از دیگر شرایط این ستاره ها این است که حجم آنها بیشتر از 1.5 برابر خورشید نباشد، زیرا ستاره های بزرگتراز این اندازه عمرشان به اندازه ای نیست که قادر باشند در اطراف خود محیطی برای زندگی موجودات تهیه کنند."

    "به علاوه در اتمسفر ستاره باید به اندازه کافی فلزآهن موجود باشد (حد اقل 50 درصد میزان آهنی که در اتمسفر خورشید وجود دارد)، در غیر اینصورت سیاره های اطراف آن نمی تواند شبه زمین صخره ای باشند."

    تصویری از صورت فلکی سگهای شکاری در نوشته های قدیمی

    از دیگر شرایطی که ترن بال به آن اشاره می کند این است که ستاره باید در مرحله مناسبی از تحولات ستاره ای باشد که بتواند ستاره های بزرگ و کوچکی که اغلب برای زندگی دراز مدت سیاره های همسایه مضر هستند را محو و نابود کنند.

    دکتر ترن بال اضافه می کند :

    "ما ناخودآگاه به ستاره های شبیه خورشید تمایل بیشتری داریم. این ها ستاره ها مکان هایی هستند که اگر زمانی خداوند بخواهد سیاره ما را اطراف ستاره دیگری قرار دهد، احتمالآ ترجیج می دهد در یکی از آنها باشد. "

    ژیل تارتر (Jill Tarter) از مرکز تحقیقات هوشمند ماوراء زمینی (Search for Extraterrestrial Intelligence) - موسسه ای خصوصی برای شناسایی سیگنال های رادیویی غیر طبیعی از موجودات زنده و هوشمند فضایی - اظهار داشته که موسسه اش رادیو تلسکوپهای خود را برای بررسی و تحقیق روی این پنج ستاره برنامه ریزی کرده است.

    از دیگر فعالیت های جالب دکتر ترن بال، مشخص کردن سیاره ای است که به دلیل وجود آب در آن، می تواند شبیه ترین سیاره به زمین محسوب شود و محیط مناسبی برای رشد موجودات زنده است.

    اولین انتخاب او epsilon Indi A در صورت فلکی هندی (Indus) است، ستاره ای که تنها یک دهم درخشش خورشید را داراست و فاصله اش با خورشید ما در حدود 11.8 سال نوری است. نورطبیعی این ستاره برای سکونت کافی است اما به اندازه ای نیست که بتواند جوابگوی عکسبرداری از سیاره های اطراف آن با تلسکوپ باشد.

    دکتر ترن بال هنوز در مورد انتخاب سیارات قابل سکونت مشابه زمین اطمینان کامل ندارد، اما لیست اعلام شده از طرف او می تواند یک راهنمای دقیق برای تحقیقات ستاره شناسان دیگر باشد.

    دو ستاره از مجموعه ستاره های epsilon Indi با فاصله حدود 12 سال نوری از خوشید

    به گفته او اگر موجودات ماوراء زمینی کشف شوند هنوز هیچ استراتژی مشخصی برای مواجهه با آنها وجود ندارد.

    پنج ستاره قابل سکونت برای موجودات زنده عبارتند از :

    - beta CVn ستاره ای شبیه به خورشید با فاصله ای در حدود 26 سال نوری در صورت فلکی Canes Venatici.

    - HD 10307 ستاره دیگری با فاصله ای در حدود 42 سال نوری ، که حجم، درجه حرارت و میزان فلز جو آن مساوی با خورشید است، به علاوه یک ستاره بی خطر نیز همراه خود دارد.

    - HD 211415 که در حدود نیمی از مقدارفلز جو خورشید را دارد و از خورشید سردتر است و از HD 10307 کمی دورتر است.

    - 18 Sco که هدف پیشنهادی محققان است. ستارهای در صورت فلکی عقرب (Scorpius) که می تواند با خورشید دوقلو باشد.

    - 51 Pegasus ستاره ای کاملا مشهور که در سال 1995 ستاره شناسان سوئیسی اعلام کردند که اولین سیاره در پشت منظومه شمسی را در مداری در اطراف آن کشف کرده اند. پس از آن یک تیم آمریکایی سریعا شیء شبیه Jupiter را در اطراف آن شناسایی کرد.


    محمد علی جعفری ::: دوشنبه 86/2/24::: ساعت 1:7 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    اگر تمامی بخار آب موجود در اتمسفر ناگهان متراکم شده و بصورت باران می بارید ، برروی سطح زمین لایه ای به ارتفاع 5/2سانتیمتر از آب تشکیل می شد.

      

    آیا میدانید:

    در سال 1936 ،منطقه باندون در ارگون، پس از سپری کردن 90روزخشک در بعداز ظهر روز26سپتامبر -موسوم به روز بسیار خشک- در همان سال نقطه شبنم آن به 9- درجه سانتیگراد ورطوبت نسبی آن به 8درصد رسید بطوریکه بوته های چوبی واقع در شرق آن منطقه شروع به آتش گرفتن کردند. آتش در آن منطقه قابل کنترل نبود وشهر را نیز فرا گرفت. از میان تقریباً 50 ساختمان موجود در شهر تنها تعداد معدودی سالم ماندند.

     

     آیا میدانید:

    صدها نفر در اثر بیماریهای قلبی ناشی از انتشار موج گرما در جولای 1995 بطور وحشتناکی جان خود را از دست دادند. تنها در بعداز ظهر روز 13جولای همان سال دمای هوا به 104درجه فارنهایت رسید. صعود دمای نقطه شبنم به 76درجه سانتیگراد وافزایش رطوبت نسبی تا40درصد سبب افزایش دمای هواتا 119درجه فارنهایت گردید. درهمان روزها ، دوکودک که دریک کامیون با پنجره های بسته به خواب رفته بودند یک ساعت بعد بر اثر گرمای وحشتناک  جان خود را از دست دادند. در آن روزها دمای هوای درون وسائط نقلیه با دریچه های بسته شده می توانست در عرض نیم ساعت به 190درجه فارنهایت نیز برسد.

     

    آیا میدانید:

    شبنم می تواند به بقای سبزیجات در طول یک دوره خشکسالی کمک کند ، چرا که در طول سال شبنم مانند یک پتوی (دیواره) آبی با 5/0 تا 2 اینچی عمل می کند.

     

    آیا میدانید:

    اگر چه تاکنون زیاد در مورد مه کاریبو شنیده اید اما در واقع این مه ، در منطقه کاریبو تشکیل نمی شود بلکه این مه پیرامون گله های (رمه ها) این منطقه تشکیل می شود. در هوای بسیار سرد مثل منطقه کاریبو، تنها اضافه شدن مقدار کمی بخار آب سبب اشباع هوا می شود. در نتیجه تعرق وتنفس حاصل از گله ها آنقدر بخار آب را به هوا اضافه می کند که مانند پوششی از مه در اطراف گله های گوسفند مشاهده می شود.



    محمد علی جعفری ::: دوشنبه 86/2/24::: ساعت 12:58 عصر
    نظرات دیگران: نظر



    محمد علی جعفری ::: دوشنبه 85/12/14::: ساعت 3:15 عصر
    نظرات دیگران: نظر

       
     

    پرچم های افغانستان

     

    پرچم افغانستان  از عناصر زیر تشکیل شده است

    3 قطعه نوار عمودی به رنگ های سیاه سرخ و سبز که به ترتیب از چپ به راست در کنار هم قرار گرفته است در وسط پرچم نشان دولتی افغانستان قرار دارد که متشکل از مسجد محراب و منبر کلمه الله اکبر و  لا اله الا الله میباشد  و تاریخ 1298 هجری شمسی نیز در ذیل آن درج شده است.

    رنگ های این پرچم اولین بار توسط  شاه امان الله خان (پدر افغانستان نوین)  در لویه جرگه سال 1328 پیشنهاد داده شد.غازی امان الله خان  رنگها را اینگونه تعبیر کرد.سیاه به معنا دوره ای که افغانستان تحت استعمار بوده است سرخ نماد خون شهیدانی است که برای بدست آوردن استقلال افغانستان از جان خود گذشته اند و سبز نماد آبادی و پیشرفتی است که در آینده نصیب افغانستان خواهد گردید.

    تا قبل از آن تاریخ پرچم های افغانستان به رنگ سیاه بود و سابقه پرچم سیاه رنگ بر میگردد به قیام بزرگمرد خراسان ابومسلم خراسانی که پرچمی سیاه را برای خود برگزیده بود.

     

    جهت آشنایی علاقه مندان  در اینجا پرچم های گذشته‌ی افغانستان را مرور می‌کنیم.

     

    شاه امان الله-1919

     



    شاه امان الله 1928

     



     

    حبیب الله کلکانی



     

    محمد نادر شاه:1929

     

    محمد ظاهر شاه: 1933-1973

    سردار محمد داود: 1973-1978



     

     نور محمد تره کی 1978-1980



     

    ببرک کارمل: 1980-1986



     

    نجیب الله: 1986-1992



    مجاهدین 1993

    مجاهدین

    امارت اسلامی رژیم طالبان



    پرچم کنونی

     

     

     

     
       

    designed by Abdul Sami Tamanna

     


    محمد علی جعفری ::: دوشنبه 85/12/14::: ساعت 2:25 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    • جغرافیای طبیعی
    • مهمترین عوارض طبیعی افغانستان عبارتند از:
    1. کوهها و کوهستان ها
    2. رودها
    3. دریاچه ها
    4. دشت ها
    5. آب و هوا
    • جغرافیای انسانی
    • جغرافیای سیاسی افغانستان
    • نیروهای نظامی
    • ادیان و مذاهب
    • تقسیمات کشوری


    جغرافیای طبیعی
    افغانستان سرزمینی کوهستانی و محاط بر خشکی است، و جز «اردن هاشمی» تنها کشور خاورمیانه محسوب می شود که به «دریا» راه ندارد.
    این سرزمین درنیمکره شمالی، نیمکره شرقی و درمحدوده آسیای میانه واقع است. مساحت آن را در منابع مختف بین 620 تا 700 هزار کیلومتر مربع ذکر کرده اند، اما 225، 652 کیلومتر مربع مساحت داشته و چهلمین کشور جهان به شمار می آید. طول مرزهای افغانستان حدود 5800 کیلومتر می باشد، که شامل 2384 کیلومتر درشمال با جمهوری های تاجیکستان، ازبکستان و ترکمننستان؛ 2240 کیلومتر از مشرق و جنوب با جمهوری اسلامی پاکستان، 73 تا 93 کیلومتر مربع از سمت شمال شرقی از طریق تنگه واخان با ایالت مسلمان نشین سین کیانگ (ترکمنستان) جمهوری خلق چین و 855 تا 930 کیلومتر در مغرب با جمهوری اسلامی ایران (که 619 کیلومتر آن با استان خراسان می باشد) یشترین فاصله شرق تا غرب افغانستان 1240 کیلومتر، و شمال تا جنوب آن 855 کیلومتر است و حداقل فاصله آن با آبهای آزاد جهان 500 کیلومتر است.قسمت های وسیعی از خاک افغانستان را عمدتا در شمال و شرق کشور، کوهها وسنگلاخ ها پوشانده است کوههای هند و کش به طول 600 و عرض 100 کیلومتر از سمت شمال شرقی به طرف غرب و جنوب غربی کشیده شده و تقریباً از میانه کشور می گذرد. این کوهها بیش از نیمی از سرزمین افغانستان را فراگرفته، و برای شهرهای «کابل»، «قندهار» و«هرات» ارزش استراتژیکی مهمی ایجاد کرده است.کوههای قدر به طرف مغرب امتداد می یابند، از ارتفاع آن کاسته می شود و در نزدیکی مرزهای ایران تبدیل به کوهها و تپه های کم ارتفاع می گردند.در ادرتفاعات هند و کش همواره برف وجود دارد. حتی در تابستان ها نیز قله ها و یخچال ها پر برف است.در میان ارتفاعات هند و کش،دره های عمیق و خوش آب و هوا و حاصلخیزی وجود دارد که محیط مساعدی برای پرورش دام و تولید میوه است.افغانستان سرزمین افراط و تفریط است کوهها سر به فلک کشیده و دره ها عمیق، باران های بهاری و تابستان های خشک، زمستان های بسیار سرد و تابستان های گرم، ارتفاعات پوشیده از برف در طول سال و سرزمین های پست و خشک وسوزان.این افراط و تفریط در زندگی اجتماعی نیز وجود دارد.سرزمین افغانستان در طول تاریخ گلوگاه تهاجم به هند بوده است؛ جنگجویان بسیاری چون «اسکندر مقدونی»، «محمود غزنوی»، «تیمور گورکانی»، «نادر شاه افشار»، از پیچ و خم کوهها و دره های این کشور خود را به هندوستان رسانده اند. علاوه بر این تا قبل از کشف راههای آبی در قرون جدید و سپس توسعه راههای هوایی، خط مسیر بازرگانی شرق و غرب، از دشت شمالی آن عبور می کرد، محل عبور کاروانهای جاده ابریشم از این سرزمین بوده که عموما ازطریق قندهار به هند و از طریق بلخ به چین می رفت.
    پس از کشف راههای آبی و سپس توسعه راههای هوایی، افغانستان مانند سایر سرزمین های آسیای مرکزی، تبدیل به منطقه ای بن بست شد و گذر هیچ بیگانه ای به آنجا نیفتاد. همچنین ارتفاعات افغانستان سپر استراتژیکی مستحکمی بین آسیای شمالی و آسیای جنوبی است.

    مهمترین عوارض طبیعی افغانستان عبارتند از:
    1. کوهها و کوهستان ها:
    مهم ترین ارتفاعات کشور از این قرار است:

    1- هند و کش (6298 متر) 2- پامیر کوچک، (6281 متر دروخان) 3- بدخشان(5355 متر) 4- بابا (5413 متر، بامیان) 50 سفید خرس 6- ترغان (3982 متر) 7- سفید کوه (4755 متر ، سکرم) 8- نورستان 9- شاه مقصود (2773 متر) 10- مزار (3787 متر) 11- هزار جات (4101 متر، تمران) 12- بندبیان 13- چلبدالان 14- سیاه کوه 15- بالا کوه (3872 متر) 19- دوشاخ (2110 متر) 20 یاه بند (2560 متر 21- چاغی

    2. رودها:
    رودهای افغانستان (که به آن دریا می گویند)، از کوههای مرکزی و مناطق شرقی کشور سر چشمه گرفته، به سمت غرب و جنوب جریان می یابد. به دلیل ارتفاع زیاد کوهها و کاهش نسبتاً سریع ارتفاع کوهها، سرعت آب ها بسیار زیاد است و به همین جهت برای تولیدانرژی برق مناسب است.
    مهمترین رودهای کشور عبارتند از:
    1- آمودریا (جیحون) از کوههای پامیر سرچشمه گرفته و حدود 1126 کیلومتر از آن در قسمت مرزهای شمالی کشور با تاجیکستان،ازبکستان و ترکمنستان می باشد و قسمت هایی از آن قابل کشتیرانی است در سواحل آن رودخانه شیرخان بندر و بندر حیرتان قرار گرفته، که کالاهای صادراتی یا وارداتی افغانستان به ممالک آسیای میانه از این طریق مبادله می شود.جیحون دارای آبشارهای متعدد است و برای تولید نیروهای هیدرولیک قابل استفاده است.
    2- هیرمند (هلتمند): از کوههای یغمان در غرب کابل سرچشمه گرفته و 1400 کیلومتر طول دارد و در جنوب غربی افغانستان قسمت کمی از مرز مشترک ایران و افغانستان را تشکیل می دهد و مهمترین منبع تامین آب دریاچه های سیستان و بلوچستان و اراضی زراعی شمالی آن است.
    3- هریرود- از کوه بابا در مرکز افغانستان سرچشمه گرفته، از هرات می گذرد و در شمال غربی کشور اندکی از مرز مشترک ایران و افغانستان را تشکیل داده سرانجام در ریگزارهای ترکمنستان فرو می رود. 1230 کیلومتر طول داشته و دارای آبشارهای متعدد است و برای تولید نیروی برق مناسب است.
    4- کابل رود: از کوههای شرقی سرچشمه گرفته از وسط دو شهر مهم «کابل» و «جلال آباد» عبور کرده وارد خاک پاکستان می شود و به رود «سند» می ریزد.
    5- دریای پامیر
    6- کوکچه
    7- فرخار
    8- دریای کندوز
    9- دریای خلم
    10- بلخ
    11- دریای بند امیر
    12- دریای پنج شیر
    13- دریای کند
    14- دریای غربی
    15- رود لوره
    16- ترناک رود
    17- دریای ارغنداب
    18- خاش رود
    19- فراه رود
    20- نیزگان
    21- تکاب استادن
    22- شیرین تکاب
    23- دریای مرغاب
    24- دریای اولنگ
    25- رود گز

    3. دریاچه ها:
    دریاچه هایی بسیار کوچک، به نام های «آب ایستاده مقر»، «بند کجکی» »بندار عنداب»، «دق پترکان»، (در مرز ایران) ، «هامون پورک» و«دشتنمدی»دارد.
    4. دشت ها:
    که عموماً در شمال و شرق هستند.از جمله : 1- دشت برنگ 2-د پشت رود 3- گرمسیر 4- ریگستان 5- سیاه سنگ 6- دشت مرغو (مارگو) 7- دشت خلش 8- دشت همدم آب 9- هجده نهر 10- دشت نمدی.

    ظهیرالدین بابر در سال 931 هـ. ق گفته است:
    « شما از کابل طی یک روز می توانید به منطقه ای بروید که هرگز برف نمی بارد، اما ظرف دو ساعت می توانید به منطقه ای بروید که برف هرگز ذوب نمی شود. »
    5. آب و هوا:
    طبیعت افغانستان به خاطر ارتفاعات سر به فلک کشیده و رودخانه هایی که از آن سرچشمه می گیرد، زیباست و تنوع آب و هوا در آن مشهود است.زمستانهایش بسیار سرد (تا 20 درجه زیر صفر ) و تابستانهایش بسیار گرم ( تا 40درجه بالای صفر) می باشد.ب و هوا از یک استان به استان دیگر و از یک شهر به شهر دیگر تفاوت دارد.بارندگی نیز در نقاط مختلف، متفاوت می باشد و بین 100 تا 400 میلی متر در نوسان است.این مقدار در مناطق شرقی بین 250 تا 400 و در مناطق غربی و جنوب غربی بین 100 تا 150 میلی متر است در مناطق مرکزی به علت وجود ارتفاعات و بارندگی بیشتر، هوا از نواحی دیگر سردتر است، ولی در مناطق جنوبی و غربی به علت کمی بارندگی هوا گرمتر بوده دارای تابستان های گرم و خشک و زمستان های معتدل تر است.در مناطق کوهستانی به علت برف و یخبندان ارتباط روستائیان و قبایل نیمی از سال با یکدیگر قطع می شود و آب وهوا تاثیر بسیار در پراکندگی و جدایی جمعیت دارد.منابع آب زیرزمینی افغانستان نسبتاً غنی است در شهر کابل آب درعمق 3-4 متری زمین قرار دارد؛ ولیکن به دلایل فنی، کمتر از آب زیرزمینی استفاده شده و عموما مردم در اکثر نقاط افغانستان با مشکل کمبودآب (آشامیدنی - کشاورزی) روبرو هستند وتنها %22به آبهای سالم مصرفی دسترسی دارند (%39 شهرها، %18 روستاها)

    جغرافیای انسانی
    جمهوری افغانستان، که در حال حاضر دولت موقت منتخب اجلاس بن اداره آن را به ریاست «حامد کرزای» برعهده دارد، در سال 1997 م 20/838/000 نفر جمعیت داشته است، و از این نظر چهل و هفتمین کشور جهان محسوب می گردد. پیش بینی می گردد با بازگشت مهاجران افغانی از آسیا (به خصوص پاکستان ، ایران و امارات) و اروپا (به ویژه آلمان، فرانسه) و آمریکا و استرالیا، جمعیت کشور در سال 2004 به حدود 28 میلیون نفر بالغ گردد.رشد جمعیت %2/3 بوده و تراکم جمعیت حدود 31/9 نفر در هر کیلومتر مربع است.

    پرجمعیت ترین شهرهای آن عبارتند از:

    کابل (پایتخت) 2/034/000 نفر ، قندهار 225/500 نفر؛ هرات 177/300 نفر، مزار شریف 130/600 نفر، جلال آباد 58/800 نفر قندوز 57/100 نفر، بغلان 41/200 نفر. بقیه شهرها جمعیت اندکی داشته و با چهره سازی روستایی مانند و حتی ظاهر یک شهر را نیز ندارند.%16/5 در شهر و %73/7 در حدود 20/000 روستا ساکن هستند و %8/6 بقیه نیز زندگی عشایری (چادر نشین) دارند؛ و به دلیل اینکه حدود 17 میلیون افغانی در خارج از شهرها زندگی می کنند، اساس جامعه در این کشور « ده » می باشد.متوسط طول عمر 41/5 سال، و امید به زندگی 41 سال و نرخ مرگ و میر کودکان بین 182 تا 200 در هر 1000 نفر کودک است.
    به علت نظام قومی و قبیله ای، شرایط خاص اجتماعی و اقتصادی نبوده جاده های مناسب برای رفت و آمد (به حدی که اکثر جاده های روستایی و یک سوم راههای بین شهری در زمستان مسدود می گردد)، نبود وسایل حمل و نقل کافی و مشکل بودن زندگی در شهرها، به علت فقدان کار و درآمد، و عدم پذیرش افراد قبایل دیگر در میان قبیله جدید، مهاجرت و رفت و آمد در کشور محدود است و بیش %80 جمعیت معمولا در همان جایی به سر می برند که متولد گردیده و حداکثر از محدوده جغرافیایی قبیله، چند کیلومتر این طرف و آن طرف می روند. بر اثر وقوع جنگ داخلی در کشور پس از سال 1980 م حدود 5 یا 6 میلیون نفر از اهالی کشور، به دو کشور پاکستان و ابران حتی اروپا و آمریکا و استرالیا مهاجرت کرده اند.

    جغرافیای سیاسی افغانستان

    افغانستان در منطقه حساس و استراتژیک «آسیای مرکزی» قرار گرفته است. از یک سو به (شبه قاره‌ هند»، و از سوی دیگر به کشورهای معروف به «آسیای میانه» و نیز «جمهوری خلق چین»؛ و از سمت دیگر به «آسیای غربی» مرتبط است. سلسله جبال «هندوکش» که قسمت وسیعی از خاک کشور را پوشانده، همواره سد محکمی در مقابل مهاجمان از شمال به سمت جنوب و مهاجمان از جنوب به سمت شمال و یا از غرب به شرق و نیز بالعکس.
    افغانستان، در دو قرن گذشته، حائلی میان امپراتوری‌های «شرق» و «غرب» بوده است. جدایی این منطقه از ایران و پیدایش کشوری به نام «افغانستان» به همین منظور بود. مقصد آن بود که دیوار مستحکمی بین مرزهای استعماری شرق و غرب وجود داشته باشد؛ حتی در منطقة شمال غربی آن «تنگه واخان» (خیبر) را ضمیمه خاک افغانستان نگاه داشتند تا بین «هند» که تحت استعمار «انگلیس» بود، با «آسیای مرکزی» که در تصرف «روسیه» قرار گرفت؛ فاصله و جدایی بیندازد.
    در حال حاضر، به دلیل قرار گرفتن در مرز با «آسیای میانه» و اهمیت انتقال منابع زیرزمینی این کشورها به دنیا از خاک افغانستان، همجواری با ایران و حالت تخاصم ایالات متحده امریکا با آن؛ تولید بیش از یک دوم مواد مخدر جهان در آن و سند پیروزی دیپلماسی سیاسی و نظامی امریکا و جورج‌بوش پسر در آغاز قرن بیست و یکم و اراده جهانی برای بازسازی آن، طرف توجه محافل بین‌المللی و دولت‌های همسایه قرار دارد؛ اما آرام آرام این حساسیت‌ها کاسته شده و تنها نقشی محدود در منطقه‌ به آن واگذار می‌گردد.
    نیروهای نظامی
    گر چه هنوز جنگ داخلی در افغانستان پایان نیافته و نیروهای واکنش سریع ناتو (ایالات متحده امریکا و انگلستان) در بخش‌هایی از کشور با بقایای گروه طالبان و سازمان تروریستی القاعده مذاکره میکنند، بر اساس قوانین موجود، تمام یروهای مسلح زیر نظر «وزارت دفاع ملی» بوده و سران قبایل و نیز برخی احزاب و حتی والیان نیز ارتش ویژه و مخصوص به خود دارند، از جمله ژنرال دوستم و اسماعیل خان هراتی.
    نیروهای فعال مسلح 45000 نفر (40000 نفر زمینی، 5000 نفر هوایی) بوده و سربازان از میان مردان 15 تا 40 ساله انتخاب می‌شوند. مدت خدمت سربازی دو سال است. مهم‌ترین پایگاههای هوایی افغانستان به این شرح می‌باشند: 1. کندوز (قندوز) 2. شیندند 3. کابل 4. مزارشریف 5. هرات 6. غزنین (غزنی) 7. قندهار 8. جلال آباد. پس از فروپاشی حکومت طالبان، پنتاگون رسماً مسئولیت کامل بازسازی ارتش کشور را که در حال حاضر در اختیار جناح ائتلاف شمال است، به عهده گرفته است.
    گارد مرزی آن 30000 نفر ، وزارت امنیت ملی 12000 نفر، پلیس 12000 نفر و نیروهای داوطلب نیز حدوداً 60000 نفر هستند، در سال 1991 م. گروههای سنی مذهب (مجددی، گیلانی، محمدی، یونس خالص، حکمیتار و ربانی) 205000 سرباز و گروههای شیعه (نصر، حرکت اسلامی، حزب الله و ...) 116000 سرباز در اختیار داشته‌اند. افغانستان در هیچ یک از پیمان‌های نظامی منطقه و بین‌المللی عضویت ندارد.
    ادیان و مذاهب
    %99 مردم افغانستان مسلمان هستند، که شامل %84 سنی و %15 شیعه (شیعه اثنی عشری و اسماعیلی) می باشند.حدود 20/000 هندووسیک و 150 خانواده یهودی نیز در این کشور زندگی می کنند.
    جامعه افغانی، به دلیل تاثیرپذیری از نهاد خانواده روستایی و عشیره ای، تعهد و تقید فوق العاده شدیدی نسبت به دین و مذهب داشته؛ خرافه باورهای سنی غلط در آن به شدت رواج داشته و عموم مردم در فقر و جهل به سر می برند.تنها %18 افغانی ها با سواد هستند که %30 از مردان و %5 از زنان را در بر می گیرد.

    تقسیمات کشوری
    جمهوری افغانستان به 29 ولایت (استان) تقسیم می گردد:
    1.ارزگان (Uruzgan) به مرکز «ترین کوت» مساحت 295.29 کیلومتر مربع، جمعیت 29/295 کیلومتر مربع، جمعیت 465/000 نفر)
    2.بادغیس(Badghis) به مرکزیت «قلعه نو» (مساحت 21/858 و 21 کیلومتر مربع جمعیت 224/000 نفر)
    3.بامیان (Bamian) به مرکزیت «بامیان» (مساحت 17/414 کیلومتر مربع جمعیت 281/000 نفر)
    4.بدخشان (Badakhashan) به مرکزیت »فیض آباد» (مساحت 47/403 کیلومتر مربع، جمعیت 521/000 نفر)
    5.بغلان (Baghlan) به مرکزیت «بغلان » (مساحت 17/109 کیلومتر مربع، جمعیت 517/000 نفر)
    6.بلخ (Balkh) به مرکزیت «مزار شریف» (مساحت 12/593 کیلومترمربع جمعیت 610/000 نفر)
    7.پروان (Paruan) به مرکزیت «چاریکار» (مساحت 9/399 کیلومتر مربع ، جمعیت 528/000 نفر)
    8.پکتیا (Paktia) به مرکزیت «گردیز» (مساحت 9/581 کیلومتر مربع، جمعیت 506/000 نفر)
    9.پکتیکا (PaktiKa) به مرکزیت «شرنه» (مساحت 19/336 کیلومتر مربع، جمعیت 256/000 نفر)
    10.تخار (Takhar) به مرکزیت «تالقان» (مساحت 12/376 کیلومتر مربع جمعیت 544/000 نفر)
    11.جوزجان (Jowzjan) به مرکزیت «شبرغان» (مساحت 25/553 کیلومتر مر بع، جمعیت 616/000 نفر)
    12.زابل (Zabol) به مرکزیت «قلات» (کلات) (مساحت 17/293 کیلومتر مربع جمعیت 1888/000 نفر)
    13.سمنگان (Samangan) به مرکزیت «آیتک» (سمنگان) (مساحت 15/565 کیلومتر مربع، جمعیت 274/000 نفر)
    14.غزنی( Ghazni)به مرکزیت «غزنی» (مساحت 23/378 کیلومتر مربع، جمعیت 676/000 نفر)
    15.غور (Ghowr) به مرکزیت «چخچران» (مساحت 38/666 کیلومتر مربع، جمعیت 354/000 نفر)
    16.فاریاب (Faryab) به مرکزیت «میمنه» مسساحت 22/279 کیلومتر مربع جمعیت 610/000 نفر)
    17.فراه (Farah) به مرکزیت «فراه» (مساحت 47/788 کیلومتر مربع، جمعیت 245/000نفر)
    18.قندوز (Qanduz) به مرکزیت «قندوز» (کندز) (مساحت 7/827 کیلومتر مربع،جمعیت 583/000نفر)
    19.قندهار (Qandahar) به مرکزیت «قندهار» (مساحت 47/675 کیلومتر مربع جمعیت 598/000 نفر)
    20.کابل (kabul) به مرکزیت «کابل» (مساحت 4558 کیلومتر مربع، جمعیت 1/518/000نفر)
    21.کاپیسا (kapisa( به مرکزیت «محمودراقی» (مساحت 1/871 کیلومت مربع جمعیت 262/000 نفر)
    22.کنرها (Konarha) به مرکزیت «اسد آباد» (مساحت 10/479 کیلومتر مربع، جمعیت 262/000 نفر)
    23.لغمان (Loghman) به مرکزیت مهترلام (مساحت 7210کیلومتر مربع جمعیت 325/000 نفر)
    24.لوگر (Lowgar) به مرکزیت «برهکی» (مساحت 4652 کیلومتر مربع، جمعیت 226/000 نفر)
    25.ننگرهار (Nangarhar) به مرکزیت «جلال آباد» (مساحت 7616 کیلومتر مربع جمعیت 782/0000 نفر)
    26.نیمروز (Nimruz) به مرکزیت «زرنج» (مساحت 41/356 کیلومتر مربع، جمعیت 108/000نفر)
    27.وردک (Vardak) به مرکزیت »میدان شهر« (مساحت 9023 کیلومتر مربع، جمعیت 301/000 نفر)
    28.هرات (Harat) به مرکزیت «هرات» (مساحت 61/315 کیلومتر مربع، جمعیت 808/000 نفر)
    29.هلمند (Helmand) به مرکزیت «لشگرگاه» (مساحت 61/829 کیلومتر مربع، جمعیت 542/000 نفر)




    محمد علی جعفری ::: شنبه 85/11/28::: ساعت 12:0 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    جغرافیای طبیعی

    جغرافیای طبیعی عبارت است از مطالعهٔ جغرافیایی از چهره‌های طبیعی سیارهٔ زمین. این رشته از جغرافیا به تجزیه و تحلیل و سنجش پراکندگی اشکال زمین، آب و هوا، خاک‌ها، گیاهان، حیوانات، معادن و سایر پدیده‌های طبیعی می‌پردازد.

    شاخه‌های اصلی جغرافیای طبیعی عبارت‌اند از:



    محمد علی جعفری ::: شنبه 85/11/28::: ساعت 11:37 صبح
    نظرات دیگران: نظر

       1   2      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 6
    بازدید دیروز: 3
    کل بازدید :107074

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<
    . .

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    افغانستان

    >>لوگوی دوستان<<

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<